معرفی کتاب رمان مسیا
کتاب مِسیا یک رمان تاریخی است ، داستانی بلند با نثری زیبا و روان که برگرفته از واقعیتهای تاریخی است .
نویسنده آن سید مصطفی موسوی گرمارودی، نویسنده معروف و نام آشنایی در حوزه ادبیات و کتب تاریخی از جمله صدراسلام می باشد و برای نگاشتن این اثر هم گرچه رمان است ولی از منابع موثق و معتبر تاریخی استفاده نموده است.
موسسه فرهنگی و هنری مسیا کیش ناشر این اثر می باشد و چاپ اول آن در سال 1388 بوده که در سالهای بعدی مجدداً تجدید چاپ شده است.
عنوان کتاب مسیا به معنای موعود می باشد، که لفظی است که در انجیل برنابا آمده است و داستان زندگی بلال حبشی و پدر و مادر او به نام های ریاح و حمامه است . ریاح یک راهب مسیحی برنابایی است . انجیل نسخه های متعددی دارد و بنابر راویانی که داشته تفاوت هایی بین آنها وجود دارد که حتی فاصله خیلی زیادی از هم دارند مثلاً اینکه برخی مسیح را فرزند خدا و برخی دیگر آن را بنده خدا می دانند و انجیل برنابا روایت دوم را قبول دارد و ریاح چنین اعتقادی داشته است ، همچنین در انجیل برنابا بشارت هایی در مورد موعود داده شده ، در متن کتاب به نقل از انجیل برنابا می خوانیم که " مسیح می گوید : من لایق آن نیستم که بگشایم بندهای پای افزار رسول ا.. را که او را مسیا می نامید و آنکه پیش از من آفریده شده و زود است بعد از من بیاید و زود است بیاورد کلام حق را و نمی باشد آئین او را نهایتی..."
ریاح به دنبال حقیقتی که در انجیل به آن بشارت داده شده سرزمین خود حبشه را ترک و به سمت مکه روانه می شود و شاهد حوادثی است از جمله وقایع پیش از میلاد پیامبر اسلام و راوی وضعیت عرب های جاهلی است و داستان هایی از آن دوره و تفکرات جاهلیت روایت می کند .
کتاب شامل 621 صفحه و 36 فصل است که هر فصل روایت بخشی از داستان و وقایع است که سلسله وار طی می شود . راوی آن حوادث، بلال حبشی است که پدرش وقایع را در قالب نامه ایی برای او نگاشته و او روایت می کند و در خلال روایت زندگی شخصیشان و حوادثی که برایشان اتفاق می افتد آن برهه از تاریخ را هم به تصویر می کشد که بخشی از آن مربوط به قبل از میلاد پیامبر و در ادامه حوادث کودکی پیامبر و بعد از آن می باشد. و جالب است که بدانید نویسنده فیلم فاخر محمد (ص) هم این کتاب را یکی از منابع تاثیرگذار در نگارش فیلمنامه اش نام برده است.
کتاب حوادث گوناگون تاریخی را روایت می کند از جمله با این عناوین : هجوم ابرهه – میلاد موعود – در آغوش مادر – در وادی بنی سعد – گریه های فراق و ...تا به فصل 21 می رسد که با عنوان میلاد ایلیا ست.
در متن کتاب از زبان ریاح به فرزندش می گوید " ای بلال همراه مسیا که همان پیامبر موعود است مردی ظهور خواهد کرد که به او ایلیا می گویند او مانند پیامبر موعود هدف دشمنی و حسادت قریش و یهود قرار خواهد گرفت او سیره و سنت آخرین پیامبر را با رفتار و گفتار خود آشکار می سازد . ای بلال خداوند وعده فرموده است که دوازده رئیس از نسل پیامبر موعود پدید آورد ، آنها جانشینان او خواهند بود و ایلیا اولین وصی آن پیامبر است.
همانطور که گفته شد فصل 21 کتاب روایتگر میلاد ایلیا است که شکافته شدن کعبه و حوادث پس از آن را روایت می کند. شاید این واقعه را زیاد شنیده باشیم ولی اینکه در آن شرایط و مکه ایی که پر از کفر است این واقعه چطور سرپوش گذاشته می شود و چطور جنبه ی معجزه آسا بودن آن را می پوشانند را به خوبی روایت می کند .
در کل مطالعه کتاب گرچه مستقیم پرداخته نشده ولی مسئله انتظار و موعود نهایی را در درون خواننده تداعی می کند.
در فصل های آخر هم با نام آخرین سفر راوی سفر آخر پیامبر و واقعه غدیر است . در متن کتاب و در آخرین فصل از زبان بلال می خوانیم که " سه روز در وادی غدیر با رسول خدا باقی ماندیم مردم از مرد و زن به چادری که علی بن ابی طالب در آن بود می رفتند و با او به عنوان امیرمؤمنان بیعت می کردند . اولین شخص عمر فرزند خطاب بود که گفت: گوارا باد بر تو ای علی که آقای من و آقای هر مرد و زن مؤمن شده ایی.
بلال که راوی این حوادث است در تبعیدگاه به سر می برد و این حوادث را مرور می کند و آنها را روی اوراقی نوشته و به دل دریا می سپارد و بر پشت آن اوراق می نویسد که زمان سریعتر از برق و باد می گذرد و من بلال بن ریاح حبشی هستم.
کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل(ع) اردکان